یازده واقعیت علمی در مورد بدن انسان که پیش از این نمیدانستیم
بدن انسان یکی از شگفتانگیزترین پدیدههایی است که ما تا به حال شناختهایم. از طرفی هم علوم زیستی بهسرعت در حال پیشرفت هستند و هر روز از رازهای جدیدی در بدن انسان پرده برمیدارند. در گزارشی میخواهیم به یازده مورد از واقعیتهای علمی اشاره کنیم که شاید تا چند سال پیش هیچکس از آنها آگاهی نداشت و امروزه بهعنوان واقعیتهای علمی جدید پذیرفته شدهاند.
۱. بعد از اینکه یک فرد میمیرد، صدها ژن جدید پا به عرصه حیات میگذارند و عملکردشان تا تقریبا چهار روز پس از مرگ فرد ادامه مییابد. به این مورد باید گزارش جدید منتشرشده در ماه مارس سال جاری میلادی را هم اضافه کنیم که در آن به وجود فعالیتهای مغزی در یک جسد تا حدود ۱۰ دقیقه پس از مرگش اشاره شده بود. همهی این رویدادها در کنار هم نشان میدهد که مرگ به آن شکلی که ما میشناسیم هنوز هم در هالهای از ابهام مانده و دربردارندهی نشانههایی از زندگی در خود است.
۲. اندازهی کبد در حین پیادهرویهای چندساعته تا نصف اندازهی اولیه میتواند افزایش یابد. پژوهشی جدید پیشنهاد میکند که کبد دارای گنجایش لازم برای رشد به مقدار ۵۰ درصد اندازه اولیهاش در طول روز است؛ پیش از اینکه دوباره در ساعات پایانی شب و حین خواب به اندازهی اولیهشان بازگردد. کبد تنها اندام است که ما چنین نوسانی در آن سراغ داریم.
۳. ریشهی عارضهی اگزما یا پوستافروختگی سرانجام شناسایی شده است. دانشمندان یک سری از مسیرهای ساختاری مولکولی و پروتئینی را مورد بررسی دقیق قرار دادهاند و در واقع مواردی را که به این مشکل پوستی تابنیاوردنی منتهی میشوند، ردیابی کردهاند. پژوهشها نشان دادهاند که برافروختگی پروتئینهای مویی تنها عامل دخیل در این رویداد نیستند که ما پیش از این در ذهن داشتیم.
۴. ما یک اشتباه بزرگ داشتهایم. بیضهها در مردها تنها مربوط به سیستم جنسی و عملکرد آن نیستند. بیضهها با سیستم ایمنی هم ارتباط دارند. پژوهشگران یک روزنهی بسیار کوچک در این مورد کشف کردهاند که باعث میشود بیضهها بتوانند سیگنالهایی یکطرفه را به سیستم ایمنی بدن ارسال کنند و شاید هم همین روند بتواند توضیح دهد که چرا برخی از مردان از ناباروری رنج میبرند و اینکه چرا برخی از واکسنهای خاص در حوزهی سرطان هنوز هم نتیجهبخش نبودهاند.
۵. علتهای منجر به عارضهی ریزش مو و سفید شدن مو با همدیگر مرتبط هستند و برای نخستین بار دانشمندان موفق شدهاند سلولهای دخیل در این روندها را شناسایی کنند.
۶. یک اندام کاملا جدید با شاکلهی متمایز بهتازگی در طبقهبندیها جای باز کرده است. پژوهشگران در واقع میانروده را بهعنوان یک اندام مستقل بهحساب میآورند. میانروده اندامی است که در سیستم گوارشی ما در تمام مدت پژوهشهای مختلف وجود داشته؛ اما از توجهات به دور مانده بود. البته ما هنوز در نیمهی راه هستیم و نمیدانیم این اندام بهطور دقیق چه کاری انجام میدهد.
۷. یک کارکرد دور از انتظار برای ششها شناسایی شده است. پژوهشگران دریافتهاند که ششها تنها در زمینهی فرایند تنفس نقش ندارند. آنها همچنین در تولید خون هم نقشی کلیدی بر عهده دارند و میتوانند در هر ساعت بیش از ۱۰ میلیون سلول پلاکت تولید کنند. این رقم در واقع با اکثریت پلاکتهایی برابری میکند که در یک چرخه در زمان مشخص حضور دارند.
۸. آپاندیس شاید آن محصول جانبی بلااستفاده و به یادگار مانده از دوران تکامل انسان نباشد. آپاندیس بر خلاف دندان عقل، ممکن است دارای یک عملکرد بیولوژیکی مهم باشد و از اینرو بهعنوان پدیدهای به شمار میرود که بدنمان هنوز تمایلی به صرفنظر کردن از آن ندارد.
۹. مغز هنگامی که خواب کافی ندارد، به معنای واقعی کلمه شروع به خوردن بخشهایی از خود میکند. کمخوابی مزمن منجر به فرایندی میشود که شبیه آن معمولا در موقع رانندگی بیش از حد و خستگی ذهنی راننده و به خواب رفتن وی در حین رانندگی رخ میدهد. در این روند، مغز تشویق به حذف مقادیر زیادی از نورونها و اتصالات سیناپسی میشود.
۱۰. دانشمندان حوزهی اعصاب یک نقش کاملا جدید برای مخچه در مغز کشف کردهاند. برای مدتهای طولانی چنین تصور میرفت که عملکردهای مخچه بیشتر در زمینه خودآگاهی و حفظ تعادل و نفس کشیدن باشند. اما واقعیت این است که مخچه میتواند در شکل دادن به رفتار انسانی هم نقش مهمی ایفا کند.
۱۱. باکتریهای روده، ما را به نحوی ما را دچار مشکل میکنند که پیش از این تصور نمیکردیم. تحقیقات جدید نشان میدهند که بیماریهای مبتنی بر اعصاب و تخریب اعصاب همانند پارکینسون، شاید بهجای آغاز پیدایش از مغز انسان، در واقع از رودهی انسان شروع میشوند. شواهدی رو به افزایشی وجود دارند مبنی بر اینکه میکروبیوم انسان میتواند در مبتلا شدن به این سندرم مزمن نقش داشته باشد.
با نشان داده شدن علائمی از باکتری روده در کنترل اشتهای انسان و تغییر در ساختار ذهن ما و همچنین به راه انداختن برخی از عملکردهای مغزی که میتواند به سکتهی مغزی منجر شود، باید بپذیریم که این مسافران کوچک بدن ما یکی از نیروهایی هستند که نمیتوانیم از آنها چشمپوشی کنیم.