ممکن است در این مدت درباره توزیع کانادایی لیبرانت (libranet) مطالبی شنیده باشید . این توزیع جالب ٬ بر مبنای توزیع رایگان Debianایجاد شده و ۱۰۰ درصد با آن سازگار است. ضمنا این توزیع٬ یک توزیع تجاری بوده و حدود ۶۰ دلار قیمت دارد.
بزرگترین مزیتی که این توزیع بر دبیان دارد٬ قابلیت شناسایی خودکار سخت افزار سیستم هنگام نصب است که کار کاربران را بسیار آسان میکند . تصور کنید میخواهید این توزیع را روی ۵۰ کامپیوتر موجود در یک سایت نصب کنید . دیگر مجبور نیستید تا اطلاعات سخت افزاری تک تک آنها را روی کاغذهایی همراه خود جابجا نمایید .
لازم است در ابتدای مقاله ام اشاره کنم که من تا بحال با توزیع دبیان کار نکرده ام . پس این مقاله را از دید کاربری نوشته ام که از توزیع های مبتنی بر rpmبه لیبرانت سوییچ کرده است.
برعکس توزیع های دیگر که همگی روی ۳ تا ۷ دیسک CDقرار دارند٬ توزیع لیبرانت شامل فقط دو دیسک است . این توزیع تقریبا تمام نسخه های جدید نرم افزارهای لازم برای یک توزیع لینوکس را به همراه دارد :
KDEنسخه ۳٫۱٫۱
Gnomeنسخه ۲٫۲
هسته نسخه ۲٫۴٫۲۰
X Windowنسخه ۴٫۳٫۰
و …
در ابتدا فرایند نصب لیبرانت را دنبال می کنیم .
همیشه قبل از نصب یک نسخه جدید ٬ از اطلاعات موجود خود روی یک پارتیشن دیگر نسخه پشتیبان تهیه کنید .
کامپیوترهایی که این توزیع روی آنها نصب شد ٬ به قرار زیر هستند :
سیستم شماره ۱ : اتلون ۱۳۳۳ مگاهرتز به همراه ۲۵۶ مگابایت رم٬ ۴۰ گیگابایت دیسک سخت ٬ کارت گرافیک GeForce 2با ۶۴ مگابایت حافظه و کارت صوتی Creative Live! 5.1.
سیستم شماره ۲ : اتلون ۲۰۰۰ اکس پی به همراه ۱۲۸ مگابایت رم٬ ۴۰ گیگابایت دیسک سخت٬ کارت گرافیک Savageبا ۸ مگابایت حافظه ٬ کارت صوتی Via AC 97که روی مادربرد قرار دارد٬ کارت اسکازی I Willو کارت شبکه Real Tech.
در ادامه تمام مراحل نصب را به اختصار شرح داده و اتفاقاتی که هنگام نصب برای من افتاد تشریح خواهم کرد :
توجه داشته باشید که مراحل نصب لیبرانت به صورت متنی است . در مرحله نخست٬ دیسک شماره ۱ لیبرانت را در درایو سیستم قرار داده و بوت میکنیم . ابتدا صفحه خوش آمدگویی لیبرانت نمایش داده میشود . پس از آن راهنمایی در مورد چگونگی حرکت بین گزینه های موجود در برنامه نصب نمایش داده میشود .
مسئله ای که در مورد لیبرانت جلب توجه میکند ٬ عدم وجود یک راهنمای نصب حتی متنی در دیسک های نصب است . برای خواندن راهنمای نصب باید حتما به آدرس http://www.libranet.com/guideمراجعه کنید . فکر میکنم گنجاندن یک راهنمای کوچک در CDنصب٬ زحمت زیادی نداشته باشد .
در قسمت بعدی باید زبان صفحه کلید خود را انتخاب کنید . با انتخاب زبان انگلیسی اردمه میدهیم . مرحله بعدی یکی از دشوارترین مراحل نصب لیبرانت است . البته در صورتی که با توزیع های دیگر لینوکس کار کرده باشید و اندک تجربه ای در این زمینه داشته باشید ٬ میتوانید این مرحله را بدون مشکل طی کنید .
در این مرحله سه گزینه به شما پیشنهاد میشود . گزینه نخست پارتیشن بندی خودکار و استفاده از تمام فضای دیسک سخت یا فضای خالی آن است . در صورتی که این گزینه را انتخاب کنید٬ فقط یک پارتیشن rootبا سیستم فایل ReiserFSو یک پارتیشن swapایجاد خواهد شد . این گزینه برای افراد ناوارد پیشنهاد میشود .
در صورتی که اکنون نسخه یا توزیع دیگری از لینوکس روی سیستمتان نصب است ٬ میتوانید گزینه دوم را انتخاب کنید تا لیبرانت را روی پارتیشن های موجود نصب کنید . در مورد سیستم شماره ۱ ٬ من این گزینه را انتخاب کردم . زیرا روی سیستم من علاوه بر پارتیشن های FAT32٬ لینوکس های SuSE 8.1و Red Hat 9نصب هستند . من لیبرانت را جایگزین SuSE 8.1کردم . پارتیشن های من عبارت بودند از یک پارتیشن ریشه به حجم حدود ۲٫۹ گیگابایت٬ یک پارتیشن homeبه حجم ۹۰۰ مگابایت٬ یک پارتیشن bootبه حجم حدود ۳۰ مگابایت که هر سه از فرمت EXT3استفاده میکنند و نهایتا یک پارتیشن swapبه حجم ۲۵۶ مگابایت . برای انجام این کار کافی است که پارتیشن مورد نظر خود را انتخاب کرده و با کلید Tabگزینه Modifyرا انتخاب کنید . سپس محل اتصال (Mount Point) و فرمت پارتیشن را تعیین کرده و OKرا انتخاب کنید .
در مورد سیستم شماره ۲ وضعیت کاملا متفاوت بود . روی این سیستم ویندوز ۲۰۰۰ در یک پارتیشن ۸ گیگابایتی نصب بود و بقیه فضای دیسک سخت خالی گذاشته شده بود . بنابراین من با استفاده از گزینه NEWپارتیشن های rootبه حجم ۳ گیگابایت٬ homeبه حجم ۱۵۰۰ مگابایت٬ bootبه حجم ۸۰ مگابایت همگی با فرمت EXT3و یک پارتیشن swapبه حجم ۲۵۶ مگابایت ایجاد کردم .
در پایان کار گزینه Writeرا انتخاب کرده و پارتیشن ها فرمت شده و بطور خودکار mountمیشوند . در صورتی که لیبرانت یک پارتیشن ویندوز روی کامپیوترتان پیدا کند ٬ از شما سوال خواهد کرد آیا مایل به نصب حالت Dual Bootهستید یا خیر . باید پارتیشن مورد نظر خود را برای فعال سازی حالت چند بوت انتخاب کنید .
تا اینجای کار٬ در هر دو سیستم٬ نصب بدون هیچ مشکلی انجام شد . در مرحله بعدی سیستم CD-ROMرا متصل کرده و شروع به نصب سیستم پایه (Base System) میکند . سیستم شماره ۱ بدون مشکل از این مرحله عبور کرد . ولی سیستم شماره ۲ با پیغام Base System Installation Failedمتوقف شد و مرا متعجب باقی گذاشت ! شروع به یافتن اشکال کردم . ابتدا کارت اسکازی را از سیستم خارج کردم . سپس حافظه سیستم را عوض کردم . در مرحله بعدی ٬ سه نوبت سیستم را بصورتهای مختلف پارتیشن بندی نمودم . حتی کل دیسک سخت را پاک کرده و مجددا از ابتدا پارتیشن بندی کردم . در مرحله بعدی اتصال CD-ROMرا از حالت Slaveبه Masterتغییر دادم. هیچیک از این اقدامات مشکل را حل نکرد . به ذهنم رسید که ممکن است مشکلی با CD-ROMوجود داشته باشد . بنابراین درایو CD-ROMسیستم شماره ۲ را که یک فیلیپس ۴۰ سرعته بود٬ با یک درایو TEACبا سرعت ۴۰ جایگزین کردم . واقعا تعجب بر انگیز بود ! مشکل برطرف شد . در صورتی که درایو فیلیپس هیچ گونه مشکل فنی نداشت و تا آن مرحله نیز نصب از روی آن انجام گرفته بود ! کامپیوتر است دیگر !!!
پس از نصب سیستم پایه ٬ سیستم از شما سوال میکند که آیا مایل هستید تا مدیر بوت روی سیستم نصب شود یا خیر . در مرحله بعد نیز میتوانید دیسک فلاپی قابل بوت برای سیستم بسازید . سپس موقعیت زمانی خود را تنظیم کرده و برای ادامه نصب باید سیستم را بوت نمایید . از شما درخواست میشود تا دیسک نصب را از سیستم خارج کنید.
پس از بوت شدن ٬ از شما خواسته میشود تا کلمه عبور ریشه (root) را تعیین کنید . در مرله بعدی نیز میتوانید یک یا چند کاربر عادی به سیستم اضافه کنید . نکته جالبی که در این مرحله توجه مرا جلب کرد٬ امکان تعیین توانایی نوشتن روی پارتیشن های ویندوز برای کاربر مورد نظر شماست . این گزینه بسیار مفید است . مثلا در ردهت کاربر عادی نمی تواند روی پارتیشن های ویندوز بنویسد . در SuSEاین امکان وجود دارد . ولی در لیبرانت شما میتوانید این قابلیت را فقط به کاربران مورد نظر خودتان اعطا کنید .
در مرحله بعدی از شما تقاضا میشود تا نام کامپیوتر را تعیین کنید . سپس مجددا باید دیسک ۱ را در سیستم قرار دهید تا بسته های مرکزی نصب شوند . پس از این کار مرحله پیکربندی سیستم X Windowفرا میرسد. این مرحله را میتوانید به دو روش خودکار و دستی انجام دهید . در مرحله اول کارت گرافیک شناسایی میشود . در هر دو سیستم کارت گرافیک با موفقیت و مشخصات کامل شناسایی شد . سپس ماوس و مانیتور شناسایی شده و از شما خواسته میشود تا وضوح صفحه نمایش خود را تعیین کنید .
یکی از گزینه های بسیار جالب ٬ امکان نصب راه انداز اصلی کارتهای Nvidiaبجای درایور رایگان nvاست . پس دارندگان کارتهای Nvidiaمجبور نخواهند بود پس از نصب سیستم ٬ درایور مربوطه را از سایت سازنده دریافت و نصب کنند . من در دیسک سخت خود کلکسیونی از انواع درایور Nvidiaبرای هسته ها و توزیع های مختلف لینوکس دارم ! با این گزینه زحمت من هم کم میشود !
سپس برنامه نصب سعی میکند تا X Windowرا راه اندازی نماید تا در صورت عدم وجود مشکل٬ از این مرحله عبور نمایید . سیستم شماره ۱ این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشت . ظاهرا سیستم شماره ۲ با نوعی نحسی مواجه شده ! X Server Failed To Start! من که هنوز خستگی اشکال اول از تنم بیرون نرفته بود مجددا هاج و واج ماندم !
ای داد بیداد ! چه کار کنم ! مجددا مراحل پیکربندی X Windowرا انجام دادم . این بار وضوح صفحه را تغییر دادم . باز فایده ای نداشت . کمی دقت کردم . متوجه شدم با اینکه سیستم کارت گرافیک را صحیح شناسایی کرده است (Savage 8MB) ولی در بخش راه انداز کلمه vgaمشاهده میشود !!! فورا پیکربندی دستی (Manual) را انتخاب کردم . از بین راه اندازها راه انداز savageرا انتخاب کرده و مقدار حافظه ۸ مگابایت را هم دستی وارد کردم . این بار X Windowبا موفقیت راه اندازی شد و لوگوی لیبرانت را مشاهده کردم.
واقعا جالب است ! سیستم کارت گرافیک را صحیح شناسایی کرده است ولی درایور را اشتباه نصب میکرد ! به هر حال این مشکل را هم حل کرده و ادامه دادم .
در مرحله بعدی وارد قسمت گرافیکی نصب لیبرانت میشویم . X Windowراه اندازی شده و باید بسته های نرم افزاری که مایلید روی سیستم نصب شود را انتخاب کنید . با اینکه این توزیع تنها دارای دو دیسک است ٬ ولی طیف نرم افزارهاب ارائه شده روی آن بسیار عالی است و از این نظر باید به لیبرانت تبریک گفت! من مجبور نیستم تا نمایشگر ویدئوی مورد علاقه خودم یعنی Xineرا کامپایل و نصب کنم و بازی بیلیارد را هم از سایت آن دریافت کرده و راه اندازی کنم . واقعا طیف نرم افزارهای ارائه شده بسیار عالی است . حتی شبیه ساز پرواز Flight Gearهم هست ! عالی تر از این نمی شود .
مسئله ای که در این بخش دیده میشود ٬ نامرتب بودن نسبی دسته های ارائه شده است. مثلا من به دنبال بسته OpenOfficeدر زیرگروه Office Programsمی گشتم٬ در حالی که آن برای خود دسته جداگانه ای دارد و به همین ترتیب . ضمنا کل فضایی که بسته ها روی پارتیشن اشغال میکنند ٬ نمایش داده نمی شود که بسیار بدرد بخور است . من نمی دانم چه زمانی فضای دیسک سخت به پایان خواهد رسید و چه مقدار فضا باقیمانده است . کمی بهینه سازی روی این بخش ٬ آنرا کاملا مناسب خواهد ساخت .
پس از اتمام انتخاب بسته ها ٬ کپی کردن آنها روی دیسک سخت آغاز میشود . فرایند نصب کلیه بسته ها بصورت مجزا روی صفحه ای ترمینال مانند نمایش داده میشود که قابلیت جالبی است . چیزی که در این بخش کمبود آن احساس میشود ٬ وجود یک نوار پیشروی یا Progress Barبرای نمایش روند نصب بسته هاست . در این قسمت است که از شما درخواست خواهد شد تا دیسک دوم را نیز در درایو قرار دهید .
پس از اتمام نصب تمامی بسته های نرم افزاری ٬ دوباره به حالت متنی بازگشته و نوبت به شناسایی و نصب کارت صوتی میرسد. در این بخش نیز امکان انتخاب نصب خودکار و دستی وجود دارد . همچنین پس از نصب کارت صوتی میتوانید به یک صدای آزمایشی گوش کنید . حواستان باشد ٬ این صدا شدیدا گوش خراش است ! من که انتظار یک صدای ملایم را داشتم ٬ بلندگوها را حسابی بلند کرده بودم ! بقیه ماجرا را خودتان تصور کنید !
هر دو سیستم شماره ۱ و ۲ تا اینجای کار را بدون مشکل جدید سپری کردند . در مرحله بعدی باید تنظیمات شبکه خود را انجام دهید . سیستم شماره ۱ یک سیستم خانگی بود . بنابراین در آن تنظیمات PPPانتخاب شد . برای تنظیم اتصال PPPکافی است نوع احراز هویت و نام کاربری٬ کلمه عبور٬ سرعت مودم٬ شماره تلفن و درگاه مودم را وارد و انتخاب کنید. سیستم بطور خودکار مودمتان را آزمایش کرده و در صورت شناسایی میتوانید از این مرحله عبور کنید . مودم سیستم شماره ۱ که یک مودم خارجی با مارک و مدل D-Link DFM560Eاست٬ به سادگی شناسایی و نصب شد .در پایان برای ذخیره تغییرات باید گزینه Write Filesرا انتخاب کرده و خارج شوید .
در مورد سیستم شماره ۲ ٬ مودمی برای پیکربندی وجود نداشت . بلکه باید تنظیمات Networkرا برای آن انجام میدادم. در قدم نخست ٬ سیستم باید کارت شبکه را شناسایی نماید . کارت شبکه سیستم از نوع Real Techبود و به سادگی شناسایی و نصب شد . در مراحل بعدی باید شماره IPسیستم٬ شماره Subnet٬Gateway٬Broadcastو DNSشبکه را وارد کنید . پس از پایان نصب شبکه ٬ برنامه نصب شروع به پیدا کردن و نصب چاپگر میکند . بدلیل اینکه در هیچیک از سیستم های فوق ٬ چاپگر موجود نبود ٬ از این گزینه انصراف دادم .در پایان از شما خواسته میشود تا دیسک نصب لیبرانت را از سیستم خارج نموده و سیستم را بوت نمایید .
من مستقیما وارد محیط KDEشدم و از مدیر پنجره پیش گزیده سیستم که همان IceWMاست٬ استفاده نکردم .
خوب انتظار به پایان رسید و اکنون نوبت آزمایش سیستم است . عملکرد و سرعت لیبرانت واقعا شگفتی آفرین است . هرگز لینوکسی به این سرعت و روانی کارکرد ندیده ام . برنامه ها بسیار نرم کار میکنند و تمامی آنها دارای ظاهری پولیش شده هستند . حتی مجموعه نرم افزارهای OpenOfficeرا که من جداگانه نصب نمودم ٬ بسیار خوب کار میکند و اصلا با کارکرد آن در SuSEو ردهت قابل مقایسه نیست .
در کل واقعا باید به خاطر ایجاد سیستمی به این روانی و سبکی به سازندگان لیبرانت تبریک گفت . واقعا از این نظر بسیار بهتر از سایر توزیع کنندگان عمل کرده اند . SuSEکه لینوکس سریعی است ٬ باز از لیبرانت کند تر است . ردهت ۹ در این میان به لاکپشت بیشتر شبیه است .
برای انجام کارهای مدیریتی سیستم ٬ مبتوانید از adminmenuدر محیط گرافیکی یا متنی استفاده کنید . مثلا من قلمهای TTFمورد نظر خودم را خیلی راحت با آن نصب کردم . فکر میکنم سخن خیلی به درازا کشید . لیبرانت توزیعی است که در آینده میتواند با بهینه سازی های بیشتر ٬ به یکی از بهترین ها تبدیل شود.