روشهایی مانند سرویسهای تفکیک شده و سرویسهای یکپارچه فقط در بار ترافیکی بالا تأثیر محسوسی روی ترافیک ایجاد میکنند و در بار ترافیکی پایین عملاً هیچ تفاوتی بین آنها و سرویس Best Effort وجود ندارد.
بنابراین در وحله اول و قبل از استفاده از هرکدام از این مکانیزمها باید با پیکربندی و تنظیم صحیح پارامترهای شبکه جلوی تراکم بستهها را گرفت. البته هیچکدام از این دو به تنهایی کافی نمیباشد بلکه این دو مکمل یکدیگر هستند. باید تا جای ممکن از بروز تراکم بستهها جلوگیری کرد و در صورت بروز تراکم نیز باید مکانیزمهای مناسب جهت کنترل جریان بستهها تعبیه شدهباشد.
تراکم بستهها ممکن است به علت عدم دسترسی به منابع یا در نتیجه توزیع نامتعادل بار روی شبکه بوجود آید. در حالت اول تنها راه حل ارتقاء تجهیزات یا افزایش میزان پهنایباند است. در حالت دوم بعضی قسمتهای شبکه متحمل بار سنگینی میشوند در صورتیکه بعضی قسمتهای دیگر بار خیلی سبکی دارند.
این مشکل ممکن است در نتیجه استفاده از پروتکلهای مسیریابی پویا مانند RIP، OSPF یا IS-IS بوجود آید چون این پروتکلها نزدیکترین مسیر را برای فرستادن بستهها انتخاب میکنند. در نتیجه همیشته کوتاهترین مسیرها بین دو نقطه پرترافیک همواره دارای بار سنگین ترافیکی هستند درحالیکه بقیه مسیرها دارای بار سبکتری میباشند.
در شبکههای کوچک مدیر شبکه ممکن است بتواند جدولهای مسیریابی را با توجه به بار شبکه دستی تنظیم کند ولی این کار برای شبکههای بزرگ تقریباً غیرممکن است. مهندسی ترافیک فرایند تنظیم ترافیک است بگونهای که جلوی تراکم ناشی از توزیع نامتوازن بستهها گرفته شود. Constraint Based Routing یک ابزار مفید برای خودکار کردن این فرایند میباشد.
در این روش برای انتخاب بهترین مسیر فقط توپولوژی شبکه در نظر گرفته نمیشود بلکه وضعیت منابع، وضعیت خطوط ارتباطی، محدودیتهای موجود برای جریان بستهها و سیاستهای دیگری که توسط مدیر شبکه تعیین شده در نظر گرفته میشود. بنابراین در این روش ممکن است یک مسیر طولانی بهتر از یک مسیر کوتاه تشخیص داده شود و در نتیجه ترافیک بطور متوازن روی شبکه توزیع شود.
این روش علیرغم مزایای ذکر شده دارای معایبی نیز میباشد که در زیر آمده است:
– میزان ارتباط و تبادل اطلاعات بین مسیریابها را افزایش میدهد.
– اندازه جدول مسیریابی را افزایش میدهد.
– انتخاب مسیرهای طولانی منجر به استفاده بیشتر از منابع میگردد.
– فرایند به روز آوردن جدولهای مسیریابی مشکل است.
در پروتکل های link-state که به آنها پروتکل های shortest path first نیز گفته می شود ، هر روتر سه جدول جداگانه را ایجاد می نماید . یکی از این جداول وضعیت همسایگانی را که مستقیما” به آن متصل شده اند در خود نگهداری می نماید . در جدول دیگر ، توپولوژی تمامی شبکه نگهداری می گردد و از جدول سوم برای نگهداری اطلاعات روتینگ استفاده می شود .
روترهای link-state نسبت به پروتکل های روتینگ distance-vector دارای اطلاعات بیشتری در ارتباط با شبکه و ارتباطات بین شبکه ای می باشند. پروتکل های link-state اطلاعات بهنگام خود را برای سایر روترهای موجود در شبکه ارسال می نمایند (وضعیت لینک) .