مدیر انفورماتیک‌ یا مدیر اطلاعات‌ (Chief Information Officer) مدیر اجرایى ‌ارشدى‌ است که‌ مسوولیت‌ تمامى مقوله‌هاى‌ مرتبط با فناورى و سیستم‌هاى ‌اطلاعات‌ یک سازمان را بر‌ عهده‌ دارد. در حقیقت،‌ این‌ افراد بهره‌گیرى‌ از فناورى اطلاعات (IT) را به منظور پشتیبانى‌ از اهداف‌ سازمان‌ مدیریت‌ و رهبرى ‌مى‌کنندCIO. ها با دانش و آگاهى و تسلط بر هر دو‌ مقوله فناورى و فرآیندهاى کسب و کار و همچنین‌ جنبه‌هاى‌ عملیاتى‌ دیگر، به طور معمول، شایسته‌ترین و توانمندترین مدیران براى هماهنگ کردن‌ راهبردهاى‌ فناورى با راهبردهاى‌ کسب و کار سازمان‌ هستندCIO.ها بر تهیه فناورى مورد نیاز سازمان‌، نصب‌، راه‌اندازى‌ و اجرا و دیگر خدمات‌ ارائه شده‌ توسط‌ بخش سیستم‌هاى‌ اطلاعاتى،‌ نظارت‌ مى‌کنند.

اگر چه، گفتنى است‌ که‌ در سازمان‌هاى‌ پیشرو و بسیار بزرگ‌، CIO‌ها به‌ منظور تمرکز هر چه‌ بیشتر بر روى‌ مقوله‌هاى ‌راهبردى‌ و استراتژیک‌، بسیارى‌ از جنبه‌ها و مقوله‌هاى تاکتیکى‌ و عملیاتى‌ را به ‌نمایندگان‌ اجرایى‌ قابل‌ اعتماد خود تفویض‌ مى‌کنند.

در این‌ میان‌، بخش‌ «اطلاعات‌» از اهمیت بسیارى براى‌ CIO برخوردار است‌. استفاده ‌موثر و راهبردى‌ از اطلاعات‌ و داده‌هاى‌ وسیع‌ و جامع‌ کسب و کار، نیازمند فردى است‌ که‌ از دیدگاه جنبه‌هاى‌ عملیاتى‌، داراى‌ توانایى‌هاى‌ متعدد باشدCIO. ها نقش‌ راهبر را در زمینه مهندسى‌ مجدد فرآیندهاى‌ کسب و کار سازمان‌ و پیکر بندى‌ زیر ساخت‌هاى‌ اساسى‌ IT، اتخاذ کرده‌اند و تمامى این موارد به‌ منظور کسب‌ استفاده ‌ کاراتر و با ارزش‌تر از اطلاعات‌، همگام‌ با توسعه کسب‌ و کار است‌.

بسیارى‌ از آنها، علاوه‌ بر موارد یاد شده در «مدیریت‌ دانش‌» و سرمایه‌ها‌ى ‌معنوى، نقش‌ راهبر را ایفا مى‌کنند. CIOها معمولاً به CEO‌ها،COO ها یاCFO ها گزارش‌ مى‌دهند و به طور معمول، در هیات راهبرى امور اجرایى‌ شرکت، پست و جایگاهى را به خود اختصاص مى‌دهند (یا دست کم، تماس‌ مستقیم‌ و منظم‌ با مدیران‌ رده‌ بالا دارند).

گفتنى است که هر چند، عنوان‌ ‌ CIO به‌ طور شفاف‌ معرف‌ یک‌ مقام‌ ارشد اجرایى‌ در IT با تأثیر استراتژیک‌ و راهبردى‌ است، اما بسیارى‌ از مدیران‌ اجرایى‌ با عنوان‌ VP یا Vice president (نایب‌ رییس‌ یا معاون‌ مدیرعامل‌) یا رییس‌ خدمات‌، سیستم‌ها و فناورى‌ اطلاعات‌ نیز پست‌ مشابهى‌ همچون CIO را در اختیار دارند.

سیر تحول‌ تاریخى CIO‌ها از زبان‌ John J.ciulla، مدیر انفورماتیک‌ شرکت ‌Vignette Corp، ارائه دهنده خدمات‌ مدیریت هنگامى‌ که‌ در سال‌ ۱۹۸۱ کار خود را شروع‌ کردم‌، اصطلاح‌ CIO وجود نداشت‌. در حقیقت‌ در آن‌ زمان‌ چیزى‌ به‌ عنوان فناورى‌ اطلاعات‌ (Information Technology) وجود نداشت‌، در آن هنگام، اصطلاح‌ پردازش اطلاعات مطرح‌ بودو بعدها اصطلاح سیستم‌هاى‌ اطلاعات‌ مدیریت‌ یا MIS رایج‌ شد.وقتى‌ به‌ گذشته‌ کارى‌ خود نگاه‌ مى‌کنم‌، مى‌بینم‌ در آن زمان، چه‌ ساعات‌ طاقت‌‌فرسا و ناخوشایندى را در یک زیرزمین صرف‌ کنترل‌ و نگهدارى‌ و استفاده‌ از ‌سیستم‌هاى‌ اولیه مى‌کردم‌.

حتى‌ در سال ‌ ۱۹۹۳نیز که‌ در شرکت‌ Entex براى اولین‌ بار عنوان‌ CIO به من داده شد، پیاده‌‌سازى‌ زیرساخت‌هاى‌ فناورى‌ اطلاعات‌ این‌ شرکت‌ بسیار مشکل‌ بود و براى پیاده‌سازى،‌شب‌هاى‌ زیادى‌ بى‌خوابى‌ کشیدم‌. واقعاً وحشتناک‌ بود.

دایم‌ نگران‌ بودم‌ که‌ از عهده ‌مسوولیت‌ جدید خود‌ برنیایم‌. اولین‌ بار بود که‌ نقش‌ CIO را ایفا مى‌کردم‌ و به‌ نظر مى‌رسید که‌ هیچ‌ شانسى‌ براى‌ پیروز شدن بر مشکلات‌ و هماهنگ‌ کردن‌ خود با مسوولیت‌هاى‌ جدیدم‌ نداشته باشم‌. دقیقاً تا زمان‌ شروع‌ تبادل اطلاعات‌ و افزایش کاربرد فناورى‌ اطلاعات در دنیاى کسب و کار و شتاب‌ این‌ تحولات‌، من‌ همان‌ احساس‌ ناتوانى را داشتم‌. اما امروزه‌ ابزارهاى‌ مدیریت‌ و همچنین‌ سیستم‌ها بسیار کارگشا هستند، به ‌نحوى‌ که‌ مى‌توانم‌ ادعا کنم‌ در حال‌ حاضر زمانى‌ را که‌ براى وظایف خود به‌ عنوان‌ CIO صرف‌ مى‌کنم‌ حدود ۵۰ درصد ساعاتى‌ است‌ که‌ به عنوان CIO در سال‌هاى پیشین و با استفاده از روش‌هاى سنتى صرف‌ مى‌کردم، هر چند که از نظر مشغله ‌ کارى‌، بسیار درگیرتر هستم‌.
نقش‌ استراتژیک‌

همه ما مى‌دانیم‌ که‌ نقش‌ مدیر انفورماتیک‌ یا CIO به‌ نحو چشمگیرى‌ با آنچه ‌که‌ ۱۰ سال‌ پیش‌ و‌ یا حتى‌ ۲ سال‌ پیش‌ بوده ، بسیار متفاوت‌ است. CIO‌هاى‌ امروزى‌، دیگر در آن‌ زیرزمین‌ها با آن‌ کامپیوترهاى‌ عریض‌ و طویل‌ کار نمى‌کنند، بلکه‌ هم‌اکنون در اتاق ‌هیات‌ها یا کمیته‌هاى‌ تصمیم‌گیرى‌، یک‌ عضو جدایى ناپذیر و کلیدى‌ در تصمیم‌گیرى‌هاى مرتبط با ‌ خرید، استراتژى‌ عملیاتى‌ و حتى‌ بازاریابى‌ و فروش‌ هستند. چه‌ بسا تصمیمى‌ مى‌گیریم‌ که‌ باعث‌ مى‌شود شرکت‌ ما از شرکت‌ رقیب‌ یک‌ قدم‌ پیشى‌ بگیرد یا با گروه‌ بازاریابى‌ یک‌ استراتژى‌ را تدوین‌ مى‌کنیم‌ به‌ نحوى‌ که‌ بر تصمیم‌ گیرندگان مقوله‌هاى IT در سازمان نیز، اثرى مثبت ‌داشته‌ باشد. امروزه‌ CIO نقشى حیاتى‌ در تصمیمات‌ و چالش‌هاى‌ استراتژیک‌ هر سازمانى دارد.

براى‌ خود من‌، همه‌ چیز از دومین‌ دوره‌ مسوولیتم‌ به‌ عنوان‌ CIO در شرکت‌ Tivolisystems آغاز شد. در آن‌ زمان‌ من‌ با تمامى‌ چالش‌هاى‌ پیش‌ روى‌ خود، آشنایى بیشترى احساس‌ مى‌‌کردم‌ و فناورى‌هاى نو‌ نیز به‌ اندازه کافى‌ قابل‌ اطمینان‌ و کارا بود تا وقت ‌آزادترى‌ براى انجام‌ امور مدیریتى‌ داشته باشم. در حقیقت، من‌ دیدگاه خودم را درباره بخش IT تغییر دادم ‌ و بدین‌ منظور این بخش را نه‌ به ‌چشم‌ یک بخش، بلکه به‌ عنوان‌ یک‌ سازمان‌ تلقى‌ کردم‌. سپس‌ زیرساخت‌ها را بنا کردیم‌، محصولات‌ را توسعه‌ دادیم‌ و استراتژى‌ و طرح‌ ارائه کردیم‌. ما باید خودمان‌ را با نیازهاى‌ مشتریان‌ درون‌ سازمانى‌ بیشتر آشنا و هماهنگ‌ مى‌کردیم‌. تنها نقصانى‌ که‌ با آن‌ مواجه‌ بودیم‌، برنامه‌اى بود که با استفاده از آن بتوانیم مسائل فروش‌ و بازاریابى‌ را سامان بخشیم بر این اساس، تصمیم‌ گرفتیم‌ برنامه یاد شده را خودمان‌ خلق‌ کنیم‌ و بخش خود را درون‌ سازمان ارتقا دهیم‌.

ما‌ انجام‌ فعالیت‌هایى‌ که شامل سه‌ دوره شش‌ ماهه‌ بود آغاز کردیم، با این‌ هدف‌ که‌ پا را از حیطه ‌ گروه‌ خود فراتر گذاشته‌ و با دیگر بخش‌ها و اعضاى‌ شرکت‌ و هر آنچه ‌که‌ مى‌توانست‌ به‌ ما مربوط‌ شود، تعامل‌ داشته‌ باشیم‌. در عملیات‌ دوره اول‌ شعار ما این‌ بود: «همه‌ سوار بر یک‌ کشتى‌ هستیم‌». در طول‌ دوره‌هاى‌ بعدى‌ کارهاى‌ نمادین ‌دیگرى‌ براى‌ جلب‌ توجه بیشتر و ایجاد انگیزه در دیگر اعضاى‌ شرکت‌ انجام‌ دادیم‌، براى این منظور، به طور مشخص از پوسترهایى‌ با محتواى خاص‌ و شورانگیز استفاده‌ کردیم‌ تا دیگر کارکنان‌ شرکت‌ به ‌وجد بیایند.

در پایان‌، این‌ نوع‌ اقدامات‌ و فعالیت‌ها موفقیت‌ بزرگى‌ براى‌ ما به‌ همراه‌ داشت‌ و به‌ کارکنان‌ کمک‌ کرد تا کاملاً حس‌ کنند عضوى‌ از یک‌ پیکره واحد هستند. نتایج‌ این‌ تلاش‌ها توسط‌ کارى گروهى براى‌ ما به‌ ارمغان‌ آورده‌ شد و بدین‌ سان‌ در اواسط‌ دهه ‌ ۱۹۹۰، مقوله ‌کارکنان‌ و کارمندان‌ به‌ ضرورت‌ اصلى‌ کسب‌ و کار تبدیل‌ شد.

اما این‌ سلسله‌ فعالیت‌ها و یا عملیات‌ها، براى‌ افراد خارج‌ از بخش IT نیز وجود داشت. این ‌تلاش‌ها موجب‌ جلب‌ توجه‌ افراد در سراسر سازمان‌ شده و آنها به دنبال‌ این‌ امر بودند که ‌بدانند ما که‌ هستیم‌ و در این‌ شرکت‌ چه‌ کارى‌ انجام‌ مى‌دهیم‌. خیلى‌ زود متوجه‌ شدم‌ که‌ نه‌ تنها افراد تیم‌ ما از کار خود راضى‌ هستند، بلکه‌ دیگر بخش‌هاى‌ سازمان‌ نیز از من ‌دعوت‌ مى‌کردند تا ابداعاتى‌ را فراتر از موضوع IT براى‌ آنها راهبرى‌ و پیاده‌سازى‌ کنم‌ و در نهایت کار به جایى رسید که‌ رهبرى‌ شرکت‌ و همچنین‌ ارتباطات‌ و دیگر فعالیت‌هاى‌ بسیار جالب توجه ‌که‌ خارج‌ از حیطه ‌ نقش‌ CIO سنتى‌ بود به‌ من‌ محول‌ گردید. بر این اساس، ‌مسوولیت‌هایم افزایش یافت‌ و از آن‌ پس، به صورت مستقیم به‌ CEO گزارش‌ مى‌دادم‌.

امروزه‌ مدیران‌ انفورماتیک‌ در رده EO، از دیدگاه طبقه‌بندى،‌ مدیران‌ اجرایى هستند و به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ از آنها خواسته‌ مى‌شود تا مهارت‌هاى‌ واقعى‌ کسب‌ و کار و بینش‌ و بصیرت‌ استراتژیک‌ حقیقى‌ را که‌ براى‌ منافع‌ شرکت‌ حیاتى‌ است‌، از خود نشان دهند.

هم‌اکنون، در شرکت‌ Vignette، با خیلى از‌ مسائل‌ و جنبه‌هاى‌ دیگر خارج‌ از حیطه ‌ IT نیز سر و کار دارم‌ و به ‌عنوان‌ یک‌ CIO، به طور مداوم، با درخواست‌هایى‌ که‌ به‌ صورت‌ E-mial برایم‌ فرستاده ‌مى‌شود و در حقیقت، هرزنامه‌هایى‌ بیش‌ نیستند، مواجه‌ هستم‌ که‌ اکثریت آنها به‌ دلایل‌ مختلفى،‌ بى‌ اثر هستند و من‌ مجبور هستم‌ هر هفته‌، تعداد زیادى از آنها را پاک‌ کنم‌. البته‌ درباره این‌ موضوع‌ که‌ چرا من‌ هدف‌ فرستندگان‌ این‌ درخواست‌ها و هرزنامه‌ها هستم‌ با بازاریاب‌هاى خودمان صحبت‌ کرده‌ام‌.

تمامى‌ این‌ها باعث‌ شده‌ است‌ که هم‌اکنون، طبق برنامه‌هایى‌ منظم‌، ملاقات‌هایى‌ براى‌ تعیین‌ خطوط‌ استراتژى‌ با آنها داشته‌ باشم‌ و متناسب‌ با‌ دیدگاه‌هاى‌ آنها، بازخورهایى‌ در جهت‌ منافع‌ شرکت‌ ارائه ‌دهم‌. وظیفه ‌ من‌ کمک‌ به‌ اجرا و انجام‌ کسب‌ و کار‌، آن‌ هم‌ در بالاترین‌ سطح است ‌. باورش‌ خیلى‌ مشکل‌ است‌ که‌ این‌ دقیقاً همان‌ کارى‌ست‌ که ‌۱۰ سال‌ پیش‌ در Entex انجام مى‌دادم‌، اما در یک‌ مقایسه‌، امروز من‌ در همه‌ جاى‌ شرکت‌ و کشور هستم‌ و ۱۰ سال‌ پیش‌ تنها در یک‌ زیرزمین بودم‌.

نقش‌ مدیر انفورماتیک‌ از دیدگاه‌هاى مختلف‌ در حال‌ تغییر است‌ و این امر تا حدودى‌ به‌ این علت است‌ که‌ ما خودمان‌ آن‌ را تغییر مى‌دهیم‌. در طول‌ این‌‌ دو دهه،‌ تغییراتى روى داده که‌ باعث‌ شده‌ راه‌هایى‌ براى‌ ماCIO ها باز شود تا مسوولیت‌ها و وظایف‌ کارى‌ و تخصصى خود را توسعه دهیم‌. توجه‌ داشته ‌باشید که‌ با مهارت‌هاى‌ کسب‌ و کار، تجربه‌ و بصیرت‌ و بینش‌ عمیقى‌ که‌ امروزه‌

CIO‌ها از آنها برخوردار هستند، فرصت‌هاى‌ بى‌شمارى‌ براى‌ شما به عنوان یک CIO وجود دارد تا ارزشى‌ جدید خلق‌ کنید و راهبرى‌ جدیدى‌ را براى‌ هر سازمانى‌ به‌ ارمغان‌ آورید.