سندهای “خوش شکل” ، بسرعت آماده شده و بسادگی استفاده می گردند. تاکنون نرم افزارهای متعددی نوشته شده که در آنها از سندهای ” خوش شکل” ، استفاده شده است . با این اوصاف ،چه زمان می بایست از یک پیش نویس (Schema) رسمی استفاده کرد ؟ در پاسخ به سوال فوق می توان گفت که ” پیش نویس ها باعث ارائه صلاحیت لازم بمنظور پردازش های مبتنی بر داده ها می باشند . بدین ترتیب و در زمانیکه اطلاعات موجود در یک سند XML ، توسط یک پردازنده Schema ، پردازش می گردد، اطلاعاتی حذف و یا نادیده گرفته نخواهند شد. در این راستا از پیش نویس های نوشته شده بمنظور : بررسی صحت محتویات، مقادیر پیش فرض برای المان ها ، ارائه کمک در زمان ویرایش یک سند XML ، ترجمه از یک فرمت XML به فرمت دیگر ، استفاده می گردد .
در این راستا ، می توان کدهائی را نوشت که تمام عملیات فوق را انجام دهند ولی کدهای نوشته شده محدود به یک نوع سند خاص خواهند بود . اطلاعات موجود در پیش نویس این امکان را فراهم می آورند ، که با نوشتن یک پردازنده پیش نویس از آن در سندهای متفاوت بدون نیاز به برنامه نویسی مجدد استفاده کرد . سندهای شامل پیش نویس ، با یک فرمت استاندارد ایجاد و بسادگی امکان اشتراک آنها فراهم می گردد .
Namespace مشکل تصادم اسامی را برطرف می نمایند
در زمان عملیات بر روی سندها و برنامه های مبتنی بر XML ، بدفعات نیاز به ترکیب دو سند مجزا و ایجاد سند جدید احساس خواهد شد. با انجام هدف فوق، با چالش های جدی در رابطه با تصادم (Conflict) اسامی برخورد خواهیم کرد : المان هائی که دارای تگ های یکسان ولی معانی متفاوت می باشند .
مثلا” فرض نمائید ، بخواهیم سندی که دارای یک تگ <title> ( تگ فوق به عنوان شغلی یک فرد اشاره دارد ) است را با سند دیگر که او هم دارای یک تگ <title> ( تگ فوق به عنوان یک فیلم اشاره دارد ) است را بایکدیگر ترکیب نمائیم . زمانیکه تگ های فوق در سند های مجزا بوده و یا حتی در یک سند یکسان قرار داشته باشند با مشکلاتی مواجه نخواهیم شد ( در این حالت قصد پردازش اتوماتیک بر روی المان های <title> را نداریم ) مشکل از زمانی شروع می گردد ، که کدهائی بمنظور پردازش اتوماتیک بر روی المان های <title> نوشته گردد . در چنین حالتی لازم است از نوع تگ آگاهی لازم را پیدا کرد .
بمنظور حل مشکل فوق از XML Namespace استفاده می گردد . Namespace ،مکانیزمی است که بهمراه یک سند تعریف ، تا ارتباط مفهمومی مجموعه ای از عناصر با یکدیگر را مشخص نماید. بدین ترتیب برای هر المان محدوده و یا فضائی تعریف و بر همین اساس با آنها برخورد عملیاتی خواهد شد. برای هر Namespace می توان یک شناسه تعریف و در ادامه با استفاده از شناسه تعریف شده بصورت پیشوند در کنار نام المان تکلیف عملیاتی المان را مشخص کرد. مثلا” می توان یک NameSpace بصورت زیر تعریف کرد :
در ادامه می توان در سند مربوطه ، بصورت :<Tehran:Test1> به آن مراجعه کرد . بدین ترتیب شما و یا برنامه مورد نظر ، برای پردازش آگاهی لازم را پیدا خواهد کرد . ( تگ مورد نظر از Namespace تعریف شده مشتق می گردد )